دیکشنری
داستان آبیدیک
jugal bone
d͡ʒugəl bon
فارسی
1
عمومی
::
استخوان گونه، استخوانوجنه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
JUDICIAL PERMISSION
JUDICIAL PRACTICE
JUDICIAL REDRESS
JUDICIAL REVIEW
JUDICIAL ROLE
JUDICIALLY
JUDICIARY
JUDICIOUS
JUDICIOUSLY
JUDICIOUSNESS
JUDNS BE TRAYED JESU
JUDO
JUG
JUG HANDLED
JUGAL
JUGAL BONE
JUGATE
JUGFUL
JUGGED
JUGGED HARE
JUGGERNAUT
JUGGINS
JUGGLE
JUGGLE AROUND
JUGGLER
JUGGLERY
JUGGLING
JUGLANDACEAE
JUGLANDACEOUS
JUGLANS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید